به پیش اهل جهان محترم بود آنکس // که داشت از دل و جان احترام آزادی



یکشنبه، آذر ۱۴، ۱۳۹۵

نشانه‌هایی از یک کوه یخی!

 برگزیت و ترامپ نشانه‌هایی از نوک یک کوه یخی هستند 

آیا جهان آینده به سمت تقاطعات بیشتر می‌رود؟ آیا جهانی‌شدن، یک طرح شکست‌خورده است؟ آیا انتخاب فردي مثل ترامپ به معنی ازدست‌رفتن بخشی از دستاوردهای دهه‌ها مبارزه برای دستیابی به حقوق انسانی است؟ آیا قطب‌بندی جدیدی در حال شکل‌گرفتن است؟ آیا فصل گفت‌وگوی تمدن‌ها جای خود را به جدال بین تمدن‌ها، آیین‌ها یا حتی نژادها و فرهنگ‌های گوناگون داده است؟ آیا به ترتیبی که پیش می‌رود، جهان آینده ناامن‌تر و تاریک‌تر از امروز است؟ به این سیاهه می‌توان پرسش‌های بی‌شمار مهم دیگری هم افزود. 

پیش از پرداختن به پاسخ این پرسش‌ها باید گفت اصل آنها نشان‌دهنده روند ناآرامی است که در حال وقوع است. اجازه دهید با ذکر مثالی درباره رفراندوم اخیر بریتانیا سخنم را روشن‌تر کنم. به نظر من اهمیت پرداختن به علت، نسبت به نتیجه غیرمنتظره آن رفراندوم بسی مهم‌تر است. همان دلیلی که عوام را در برابر افراد تحصیل‌کرده و ماهر و جوان‌تر قرار داد. آن چه بود؟ ریشه آن، احساس نارضایتی از روند جاری بود؛ روندی که در آن افق روشن و امیدوارکننده‌ای برای عوام نبود. آیا حالا عوام مردم از نتیجه برگزیت به خواسته‌های خود می‌رسند؟ مسلما پاسخ منفی است. اوضاع اقتصادی طبق هر خوانشی در آینده برای آنها بدتر خواهد شد. اوضاع سیاسی و اجتماعی هم همچنین. پس چرا آنها چنین کردند؟ آیا کسی این نتایج را برای جامعه بازگو نکرده بود؟ 

جواب روشن است. بیشتر رسانه‌ها و تریبون‌های بزرگ و مراجع تأثیر‌گذار نسبت به پیامدهای نتیجه هشدار داده بودند، اما بااین‌حال مردم خواهان نشان‌دادن نارضایتی خود از اوضاع جاری بودند. رأی آنها به‌نوعی ساختارشکنانه بود. چرا؟ چون برای شعارهای خشونت‌طلبانه و ضدنژادی و غیرانسانی مثل مخالفت افراطی با پاره‌ای مذاهب یا فرهنگ‌ها یا مسائل اجتماعی بین‌المللی مثل مهاجرت راهگشایی می‌کرد. چون راه را برای نوعی ناسیونالیسم افراطی می‌گشود. رأی‌دهنده‌ها می‌دانستند که رأیشان ممکن است عواقب ناگواری داشته باشد، ولی می‌گفتند سال‌هاست از اوضاع فعلی هم راضی نیستند و کسی آن را جدی نمی‌گیرد. راستش را بخواهید، به بعد از این کمتر می‌اندیشند. اینها مکانیسمی است که روندهای تاریخی را ساخته. عین همین اتفاق در انتخابات اخیر آمریکا هم افتاد. 
مردم بیشتر ایالت‌های کلیدی که امروز به ترامپ رأی داده‌اند، هشت سال پیش با هیجان به یک رنگین‌پوستِ بلندپرواز رأی داده بودند. بیشتر رأی‌دهنده‌ها پیچیده تحلیل نمی‌کنند. یک پیام ساده را که محورش نارضایتی از وضع موجود است دنبال می‌کنند و همین پیام‌های ساده موجی را می‌سازد که سوداگری چون ترامپ روی آن سوار می‌شود و فرصت‌طلبانه آرزوهای ویرانگر خود را دنبال می‌کند. متأسفانه باید گفت به نظر می‌رسد برگزیت و ترامپ نشانه‌هایی از نوک یک کوه یخی هستند. احتمال بروز نتایج ناخوشایند مثل آنها در ماه‌ها و سال‌های آینده کم نیست.
این یک هشدار بزرگ برای همه دغدغه‌مندان حقوق انسانی و ارزش‌های بشری است. به‌این‌ترتیب مسئله از اختلاف‌سلیقه‌ها مهم‌تر است. مسئله یک عقب‌گرد تاریخی نسبت به مفاهیم والای جمعی بشر است. باید آن را جدی گرفت، اصل و ریشه‌های آن را بهتر شناخت و بعد در برابر آن ایستاد؛ به معنای واقعی کلمه. 

این یادداشت را فقط به‌عنوان مقدمه‌ای بر یک بحث مهم و دامنه‌دار فرض کنید. در آینده زوایای بیشتری از آن را پی خواهم گرفت. 
کریم ارغنده‌پور